عاشقانه


:ادامه مطلب:

نوشته شده در سه شنبه 26 دی 1391برچسب:,ساعت 15:22 توسط یک عاشق| |


چـقـدر خـوبـه

یـکـی بـاشـه

یـکـی بـاشـه کـه بـغـلـت کـنـه

سـرتـو بـزاری روی سـیـنـش

آرومـت کـنـه

حـُرم نـفـس هـاش تـنـت ُ داغ کـنـه

عـطـر دسـتـاش مـوهـاتـو نـوازش کـنـه

چـقـدر خـوبـه

چـقـدر خـوبـه کـه آروم دم گـوشـت بـگـه

غـصـه نـخـوری هـا

من کــ♥ ـــنـــ ♥ ـــارتـــــــ ♥  ـــــــــم....

نوشته شده در دو شنبه 25 دی 1391برچسب:,ساعت 16:10 توسط یک عاشق| |


هيچ باراني ردپاي خوبان را از کوچه هاي خاطرم نخواهد برد .

دوست داشتن خوبان هميشه گفتني نيست گاهي سکوت

است گاهي نگاه و گاهي يک پيام .....

دوسـتتـان دارم و در ايـن روزهاي اخـر پـاييز ارزوي شادي

روز افــزون بـراي همه شما عزيزانم دارم.

نوشته شده در دو شنبه 25 دی 1391برچسب:,ساعت 15:58 توسط یک عاشق| |

نوشته شده در دو شنبه 25 دی 1391برچسب:,ساعت 15:25 توسط یک عاشق| |

خودت را کاملا به خدا بسپار او به تو قدرت کارهای بزرگ را می دهد،اگر به عشق او بیشتر از ناتوانی خودت ایمان داشته باشی.

 

در این دنیا چه بسیارند آنهایی که در آرزوی قطعه نانی جان می دهند و چه بسیار بیشتر که در آرزوی اندکی عشق می میرند.

 

                اگر به قضاوت درباره ی مردم بپردازی فرصت دوست داشتن آنها را از دست خواهی داد.

 

مهم نیست که چه مقدار می بخشیم، مهم این است چقدر عشق در این بخشیدن است.

 

بدترین فقر تنهایی است و این احساس که کسی ما را دوست ندارد.

 

(( تجلی مهربانی خدا باش))

نوشته شده در یک شنبه 24 دی 1391برچسب:,ساعت 12:0 توسط یک عاشق| |

نوشته شده در یک شنبه 24 دی 1391برچسب:,ساعت 11:58 توسط یک عاشق| |

چـه رســم  تلخــی سـت
تــــو ، بــی خـــبـر از مــن
و
تمـــام مـن ، درگـــیر  تــو

نوشته شده در یک شنبه 24 دی 1391برچسب:,ساعت 11:53 توسط یک عاشق| |

دلخوشی هایم کم نیست
همه چیز هست برای تنها نبودن
اما
من دنبال کسی هستم برای باهم بودن
دلخوشی من زمزمه کردن نام توست
زیر لبهایم میترسم آن را هم از من دریغ کنی
آهسته در گوش خیالم بگو با دل من میمانی

نوشته شده در یک شنبه 24 دی 1391برچسب:,ساعت 11:35 توسط یک عاشق| |

نوشته شده در شنبه 23 دی 1391برچسب:,ساعت 18:11 توسط یک عاشق| |

ای دل نگفتمت که گرفتار می شوی

با دست خود اسیر شب تار می شوی

ای دل نگفتمت که بمان و سکوت کن

دست از کسان بدار که بی یار می شوی

رفتی و بال بال زدی در هوای عشق

دیدی چه زود خسته و بیزار می شوی

با تو نگفتم ای گهر اشک بی دریغ

بر گونه ام مریز که تب دار می شوی

دیدم که می روی پی دیدار

گفتم مرو فسرده و بیمار می شوی

گفتم اگر که عاشقی ات پیشه هست و راه

رسوا چو عشق بر سر بازار می شوی

ای دل نگفتمت که تو هم با مرور عمر

آخر به دست دور زمان خوار می شوی

رفتی، هنوز هم به تو اندیشه می کنم

دانم که زود خسته از این کار می شوی

نوشته شده در شنبه 23 دی 1391برچسب:,ساعت 17:46 توسط یک عاشق| |

مواظب خودكارت باش:
اگه خودكارتو گم كني نميتوني جزوه بنويسي
اگه جزوه ننويسي نميتوني درس بخوني
اگه درس نخوني واحدهاتو پاس نميكني
اگه واحداتو پاس نكني مدرك نميگيري
اگه مدرك نگيري كار پيدا نميكني
اگه كار پيدا نكني غذا نداري كه بخوري
اگه غذا نداشته باشي گرسنه ميشي
اگه گرسنه شي لاغر ميشي
اگه لاغر شي زشت ميشي
اگه زشت شي كسي باهات ازدواج نميكنه
اگه ازدواج نكني بچه دار نميشي
اگه بچه دار نشي افسرده ميشي
اگه افسرده بشي مريض ميشي
اگه مريض بشي ميميري
پس مواظب خودكارت باش تا گم نشه وگرنه ميميري!!

نوشته شده در شنبه 23 دی 1391برچسب:,ساعت 17:30 توسط یک عاشق| |


در چشمانت خیره شوم

دوستت دارم را بر لبانم جاری کنم

منتظر لحظه ای هستم که در کنارت بنشینم

سر رو شونه هایت بگذارم….از عشق تو…..

از داشتن تو…اشک شوق ریزم

منتظر لحظه ی مقدس که تو را در اغوش بگیرم

بوسه ای از سر عشق به تو تقدیم کنم

وبا تمام وجود قلبم و عشقم را به تو هدیه کنم

اری من تورا دوست دارم

و عاشقانه تو را می ستایم

نوشته شده در شنبه 23 دی 1391برچسب:,ساعت 17:6 توسط یک عاشق| |

دلم برای کسی تنگ است که دل تنگ است

دلم برای کسی تنگ است که طلوع عشق را به قلب من هدیه می دهد

دلم برای کسی تنگ است که با زیبایی کلا مش مرا در عشقش غرق می کند

دلم برای کسی تنگ است که تنم آغوشش را می طلبد

دلم برای کسی تنگ است که دستانم دستان پر مهرش را می طلبد

دلم برای کسی تنگ است که سرم شانه هایش را آرزو دارد

دلم برای کسی تنگ است که گوشهایم شنیدن صدایش را حسرت می کشد

دلم برای کسی تنگ است که چشمانم ، چشمانش را می طلبد

دلم برای کسی تنگ است که مشامم به دنبال عطر تن اوست

دلم برای کسی تنگ است که اشکهایم را دیده

دلم برای کسی تنگ است که تنهاییم را چشیده

دلم برای کسی تنگ است که سرنوشتش همانند من است

دلم برای کسی تنگ است که نیز نمی دانم او کیست

دلم برای کسی تنگ است که نیز می دانم روزی می اید

نوشته شده در شنبه 23 دی 1391برچسب:,ساعت 1:20 توسط یک عاشق| |

سلام دوستان گلم.

امروز یک سوال شاعرانه از همه شما می پرسم:

یک دیوار سفید بزرگ....

یک قلم مو

و دست تو برای نوشتن تنها سه کلمه بروی دیوار؟

چه می نویسی؟

هرچه دل تنگتان می خواهد بگویید...

در روزهای آینده یک آمار( صادقانه!) از پاسخهای شما در وب لاگ قرار می دهم...

نوشته شده در شنبه 23 دی 1391برچسب:,ساعت 1:15 توسط یک عاشق| |

 

عــــــشق

همین خنده های ساده توست

وقتی با تمام غصه هایت می خندی

تا از تمام غصه هایم رها شوم.

نوشته شده در شنبه 23 دی 1391برچسب:,ساعت 1:5 توسط یک عاشق| |

 

قانون تو تنهایی من است و تنهایی من قانون عشق

عشق ارمغان دلدادگیست و این سرنوشت سادگیست

چه قانون عجیبی! چه ارمغان نجیبی و چه سرنوشت تلخ و غریبی!

که هر بار ستاره های زندگیت را با دستهای خود راهی آسمان پر ستاره کنی

و خود در تنهایی و سکوت با چشمهای خیس از غرور پیوند ستاره ها را به نظاره نشینی

و خاموش و بی صدا به شادی ستاره های از تو گشته جدا دل خوش کنی

و باز هم تو بمانی و تنهایی و دوری...

نوشته شده در شنبه 23 دی 1391برچسب:,ساعت 1:0 توسط یک عاشق| |

چه عاشقانه است این روزهای ابری

چه عاشقانه است قدم زدن زیر باران غم تنهایی

چه عاشقانه است شکفتن گلهای اقاقیا

چه عاشقانه است قدم زدن در سر زمین عشق

و من

چه عاشقانه زیستن را دوست دارم

عاشقانه لا لایی گفتن را دوست دارم

عاشقانه سرودن را دوست دارم

عاشقانه نوشتن را دوست دارم

عاشقانه اشک ریختن را...

دفتر عاشقانه ی من پر از کلمات زیبا در نثار

بهترین و عاشقانه ترین کسانم...

و من

عاشقانه می گریم...

عاشقانه می خندم...

عاشقانه می نویسم...

و در سکوت تنهایی عاشقانه می میرم...

نوشته شده در شنبه 23 دی 1391برچسب:,ساعت 1:45 توسط یک عاشق| |



قالب جدید وبلاگ پیچك دات نت